محمد امین پسر گلمونمحمد امین پسر گلمون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

زندگی یعنی تو

خبری از بی خبری

خیلی وقته که نتونستم بیام و عکسها و خاطرات جدید محمد امین جونم رو تو وبلاگ بذارم.تو این چند روز قبل عید این قدر کار داشتم که اصلا وقت نمی کردم از آموزش رانندگی گرفته تا دندون پزشکی و مراسمات خواهر عروس گلم و خرید های قبل عید و ...... تو این چند روز محمد امین ماشالله هزار ماشالله خیلی شیطون بلا شده و دیگه هر کاری به ذهنش می رسه انجام می ده از باز کردن کشو های زیر تلویزیون گرفته تا صدا کردن آدما به شیوه جدید ایشالله عکسهای جدیدشو زود زود میزارم تو وبلاگ آدم وقتی بزرگ شدن بچه خودش رو می بینه و با تمام وجود حس می کنه اونوقته که می فهمه خودشون هم یه روزایی اون شکلی بودن و ماماناشون چقدر براشون زحمت کشیدن.می خوام اینجا از مامان خوبم...
24 اسفند 1392

خدایا ممنونم که لطفت شامل حالمون شد(محمد امین سلامتی اش را باز می یابد)

شکرت خدا هزاران بار شکرت که با لطف و نظر شما محمد امینم خوب شد     ای جانم بلاخره پسملم حالش خوب شد و مثل سابق داره شیطنت میکنه و اتیش میسوزونه و مامان هم با هر نگاهی که بهش میندازه اول خدا رو شکر میکنه و بعد پر درمیاره میره اسمونا سیر میکنه وبرمیگرده   پسرکم این مدت که بیمار بودی مامان اصلا دل و دماغ نداشت بیاد تو وبلاگت اخه یادت باشه که مامان و بابا با وجود نازنین شماست که نیروی ادامه زندگی رو میگیرن شمام که بیمار بشی خدای نکرده اون وقت مامان این شکلیه   الهی هیچ وقت بیماری و غم و دردت رو نبینم پسرم   بذار بگم از این روزهامون: شما ماشالا دیگه تند تند سه سوت اگه دلت بخواد خودتو سینه خیز...
8 اسفند 1392
1