عکس های جا مانده از هر جا
فرشته معصوم و مهربونم با موهای زیتونی رنگ و ژولیده پولیده اش
الهی مامان فدای اون تیپ قشنگت بشه که خوش تیپ ترین پسر کوچولوی دنیایی
تولد پسر عمه محمد امین جون روز جمعه 21 اذر 93
پسملی در تولد امیرحسین جون
پسرک مهربونم سر خاک مادر بزرگ مرحومش
پسرکمحبوب من این روزا داره رو حرف زدنش خوب کار میکنه و مامانو کاملا متوجه خواسته هاش میکنه
چند روزه که غذا خوردنت ماشالله خوب شده و من مشکلم داره حل میشه و ایشالا از افسردگیه غذا نخوردنت در میام
راستی یه خبر خوب :کم کم دارم سایز کم میکنم و تموم لباس های قبل بارداریم تنم میره و ایشالا یه مامان نه لاغر بلکه معمولی میشم برا پسر خوشگلم
پسرکنازم این روزا شدید بهم وابسته شدی و تا بخوام لباس تنم کنم برم بیرون شروعمیکنی به گریه کردن و زود خودتو پرت میکنی تو بغلم
عادت کردی وقتی حوصله ات سرمیره شروع میکنی به صدا کردن من اینطوری:
:مامان
میگم جونم
:مامانی
میگم جونم بله
:مامانا
جونم پسرم امر کن
لبخند خوشگلت رو میزنی و با رضایت میری سراغ بازی
با هر بار که صدام میکنی انگار میبرنم تا اسموناو خدا رو شاکرم که همچین فرشته ناز و مهربونی رو بهم بخشید تا مال خود خودم باشه و تا اخر عمرم فقط من مامانش باشم و بهش محبت کنم تا.........
راستیواقعا پسر مهربون و مودبی شدی دیروز وقتی عمه جونت بهت ویفر شکلاتی داد بلا فاصله گفتی:عمه منی(یعنی مرسی)
منو بابارو میگی کیف کردیما
یعنی بدون اینکه من بگم گفتی و نشون دادی میدونی وقتی کسی محبتی کرد باید تشکر کنی و این یعنی پسرک با هوشم بیشتر از سنش میفهمه
الهی مامان فدات شه عزیزترینم