مامان تنبل و باز بهانه تراشی
الهی مامان فدای نگاه معصومت شه پسرم که مامانت اینقدر تنبله و وبلاگت رو دیر به دیر اپ رمیکنه
شرمنده
و اما قصه این روزهات:
صحبت کردنتخیلی قابل فهم شده و دیگه منظورت رو خیلی راحت میفهمم
واژه هارو خوب ادا میکنی و اون سخت هاشم سعی ات رو میکنی اما خوب نی نی 18 ماهه هستی دیگه الهی فدات شم
1:به tvمیگی تی بیز
2:به لوستر میگی:سوستر
3:مبل فرش و کمد بخاری رو دقیق و درست تلفظ میکنی
4:دیگه سین رو سین تلفظ میکنی مثلا:
میگی5:سارا اجی
6:اما با اسم من مشکل داری و بهم میگی: اووونا
7:پویا بابا رو گاهی میگی بی با بابا گاهی میگی پولا بابا گاهی هم میگی پویا دون که همون پویا جون منظورته
8: وقتی محبتت گل میکنه من و بابا رو بوسه بارون میکنی و وقتی مام میبوسیمت زود میگی "می سی"
9:کلا بچه مودبی هستی همه اینو میگن و تند تند کلمه کلمه مرسی رو به کار میبری
10:خواب شبونه ات عالیه12 شب تا 10صبح یک سره میخوابی و گاهی یک بار گاهی هم دو بار توی خواب بهت شیر محلی میدم
11:درست پایان 18 ماهگیت تصمیم گرفتیم شیر خشک ات رو حذف و جانشینش شیر محلی بدیم بهت و شمام مثل همیشه بچه فوق العاده ای بودی و اصلا اذیت نکردی و با رضایت پذیرفتی
12:ممه خوردنت کمه و فقط منتهی به خواب و گاهی هم مواقع دلتنگیته
13:خیلی ملوسی و وقتی هم میبینی حواس مامان و بابا بهت نیستدستت رو میذاری رو صورتت طوری که قشنگ چشات معلومه و دهانت رو با دستات پوشوندی و صدای گریه در میاری و میخوای بغلت کنیم و اگه بهت کم محلی کنیم خودت صدامون میکنی : ماما باخ: بعد میخوای نوازشت کنیم
14:یاد گرفتی وقتی میخوای بیای بغلم میگی:ماما گوجو به فارسی یعنی مامان بغل
الانم انگار چشت زدم کیلید کردی و ممه میخوای
فعلا