جیغ های محمدامین
پسر گلمون از دیشب نذاشته مامانش راحت بخوابه.دلیلشم فکر کنم در آوردن مرواریدهای کوچولو(دندون) باشه.
آخه پسر گلم اگه قرار باشه برا در آوردن هر دندون این قدر جیغ بکشی که مامان هلاک می شه هاالهی دورت بگردم که نمی تونم برات کاری انجام بدم آخه دندون باید در بیاری دیگه مثه این
بابایی هم که ماشالله اصلا وقتی می خوابه بی خیال همه اتفاقات می شه و اصلا نمی دونه مامان و محمد امین چی می کشن.
اینم ازطرف بابایی به خاطر زحمتهای بی دریغ مامانی:
همسر با وفایم من برای همسفر شدن با تو ، از تمام دلبستگیهایم گذشتم
حال منم و یک بغل پر از گلهای عاشقی
تو وعده سبزشدن دل کویر مرا دادی و بغض بی پایان مرا فرونشاندی
وقتی که باران نمیبارد. تو مهربانی ببار ای گل همیشه بهار من . . .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی