برای مادرم
روز مادر رسید
امسال مثل هیچ سال دیگه نیست
هر سال من بودم و مادرم و این سوال که واسه مادرم چی تدارک ببینم که هم خوشش بیاد هم بتونه ازش استفاده کنه و هر سال ازش میپرسیدم و مادر مهربونم با نگاهی سرشار از صداقت میگفت هیچ چی لازم ندارم فقط سلامتی شما و خوشبختی تون
و من امسال خودم مادر بودن رو با پوست و استخوانم حس میکنم و امسال تازه پی بردم که این جمله مادرم جمله کلیشه ای نبوده بلکه عمیق ترین حس مادرم بود.
امسال مثل هر سال نه......بلکه با حس مادرانه خودم میگم مادرم :
همیشه و از ته قلبم ارزو میکنم باشی تا شاید روزی شاید زمانی فرا برسد تا بتوانم به خاطر تو نه بلکه بخاطر قلب لرزان و وهم زده خود شاید روزی بتوانم ذره ای شاید ذره ای از محبتت را جبران کنم
قول بده مادرم باشی تا زیر سایه تو خوشبختی ام کامل شود
قول بده باشی
مادرم با تمام وجودم دوستت دارم
و بر دستانت بوسه میزنم باش تا باشم عزیزترینم مادر نازنینم