سفرنامه مشهد و ادا کردن نذر مامان
با سلام خدمت دوستان عزیز
خیلی وقت بود که نتونسته بودم عکسای جدید محمد امین رو بزارم تو وبلاگ. علتش هم این بود که اولا همش تو مسافرت بودیم و ثانیا ماشاللا هزار ماشالا محمد امین جون اینقدر شیطنت میکنه و اتیش میسوزونه که اصلا وقت نمی مونه واسه وبلاگ.
اما شکر خدا بلاخره تونستیم نذر مون رو ادا کنیم و فسقلی مون رو ببریم پا بوس اقا امام رضا
البته نا گفته نماند سر راه سری هم به تهران زدیم و رفتیم دیدن خاله ها و دایی هام
روز شش اردیبهشت هم اقا رضا کوشولو نوه خاله مینام به دنیا اومده بود و ما روز نهم که فسقل خان فقطسه روزش بود واسه چشم روشنی کادو ناقابل بردیم و اونم دیدیم طفلک خیلی ریزه میزه بود و من یاد مکافاتی که اون روزا میکشیدم افتادم و دلم به حال مامانش سوخت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ایشالا خدا حفظش کنه و سالم و شاد زود زود بزرگتر شه
و حالا چند تا از عکسای مشهد رو میذازم.
پسرم و باباش تهران موقع پاساژ گردی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پسرم وباباش قدمگاه
قدمگاه
پسرم و بابا جون پاساژ الماس شرق
پسرم جنگل گلستان
پسرک خوشگل مامان که الهی فداش شم مممممممممنننننننن
پسمل شجاع من که جاش روخوش دیده بود و هر کاری میکردیم نمی خواست از رو شاخه درخت پایین بیاد
مردای سر افراز زندگی من:بابام و همسرم و نازنین پسر دلبندم
خانواده خوشبخت ما
بعدا دوباره عکسای باقی مانده و قابل درج رو تو پست بعدی میذارم فقط اینو بگم که این مسافرت قشنگترین مسافرت عمرم بود چون همه اعضای خانواده ام کنارم بودن
خدایا ازت ممنونم که این قدر هوامو داری