محمد امین پسر گلمونمحمد امین پسر گلمون، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

زندگی یعنی تو

یک هفته ای که گذشت با همه ماجرا هاش

1392/10/25 23:48
نویسنده : مامان و بابا
154 بازدید
اشتراک گذاری

جوجه طلایی مامان سلام

خوشگلکم این مدت بازم نمیدونم مامان چه قصوری در مقابل شما انجام داده که حسابی بی قراری میکنی و مامان دلش برا شما کباب شدهگریه

الهی بمیرم برا اون گریه هات که تازگیا دیگه همراه صدا ی گریه چشای نازنینت الماس هم میباره 

جوجه ی قشنگم تو هفته ای که گذشت مامان سه روزش رو درگیر دندان پزشکی بود و بازم باری بودیم بر دوش مامان جون

شما طی این سه روز اخیر حسابی بیتابی میکردین و خواب بی خواب طی رزو که دریغ از نیم ساعت خواب کامل شبا هم همش بیدار میشدی و گریه میکردی هم خودت حسابی کلافه شده بودی هم مامان اما شکر خدا دیشب خوب خوابیدی و مامان حسابی کیف کردنیشخند

الهی مامان قربون اون معصومیتت بشه که شما بی تابی میکنی و مامان سر در نمیاره شما چه ات شده  و چه طور کمکت کنهآخ

اما جونم برات بگه از هفته ای که گذشت:(این هفته شما کلی پیشرفت کردی تو اعمال ماه ششم و مامان رو کلی ذوق مرگ کردی)

چهار روزه که 2وعده در روز حریره بادام میخوری که الهی گوشت تنت بشه عزیزم و مامان هم میخواد در حین غذا خوردنت شمارو هام هام کنه عزیززززززززززززززززززمخوشمزه

صدا های جورو واجور در میاری ومامانو میبری اسمون تند تند میگی:(ah)  (da) 

(ba)

 

دیروز دم ظهر گذاشتمت تو روروکت تا ناهار رو حاضر کنم بعد یه ربع دیدم داری زور می زنی انگار میخوای چیزری رو بگیری روم رو برگردوندم دیدم سه متر جلوتر رفتی رسیدی به میز تی وی داری زور میزنی فیل های تزیینی رو بر داری اما دستت نمیرسه و عصبانی شدی تو این حال قیافه مامانتعجب بعد که متوجه شدم خودتو تا اونجا کشوندی اینطری شدمنیشخندبغلماچ

این هفته کاملا میتونی خودت بچرخی و غلت بزنی

دیشب خونه مامان جون اینا غلت زدیو با زور حدود15 سانت به حالت چهار دست وپا  خودت رو کشیدی جلو و  ما تشویقهمگی کیف کردیمخنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان کوثر
25 دی 92 13:21
عزیزم خودتو ناراحت نکن، شاید میخاد دندون دربیاره، بی قراری بچه ها (البته اگه کلا بدقلق نباشن)حتما دلیل داره، اگه یه کم فکر کنی و دلیلش رو پیدا کنی هم خودت راحت میشی همه نی نی نازت به ما هم سر بزنید
مامان و بابا
پاسخ
ممنونم که بهمون سر زدین والا این شهر ما اینقدر سرده که من با کابوس سرما خوردن پسرم زندگی میکنم اما درست میفرمایین شاید از دندونهای خوشگلش باشه با اجازه تون لینکتون میکنم
آرزو-مامان آرمینا
29 دی 92 18:48
الهی من فدات بشم که زبون نداری خاله جون ومشکلت رو به مامان مهربونت بگی آفرین خاله جون ماشاالله ماشاالله ایشالله هر چی پیشرفت خوبه نصیب شما بشه ......... سلام سونیا جون من یکی از علتهای بیقراری آرمینا رو پیدا کردم .وقتی دمای اتاق زیاد باشه موقع خواب هر نیم ساعت پامیشه و بیقراری میکنه دکتر میگفت دمای اتاق باید 25 و 26 درجه باشه که وقتی رعایت میکنیم راحت میخوابه ایشاالله هیچ وقت بیتاب نباشه و سالم باشه .پسمل خاله رو ببوسید.
مامان و بابا
پاسخ
ارزو جونم سلام ممنونم که نگران پسملی هستین راستش هر ترفندی به کار میگیرم اثری نداره اما حالا یقین دارم که بی قراری هاش از دندونای خوشگلشه ایشالا ارمینای خاله این دردسر هارو موقع در اوردن دندوناش نداشته باشه امین امین
آرزو-مامان آرمینا
6 بهمن 92 0:06
سلام عزیزم ایشالله برای دندونهای دیگه اینقدر بیقرار نباشه .طفل معصومها زبون ندارن که از دعای خیرتون ممنونم ولی آرمینا هم گاهی بیقراری میکنه و منم فکر میکنم بعضی از اونها باری دندونشه درد و بلا و بیقراری از محمد امینم دور باشه الهی
مامان و بابا
پاسخ
سلام ارزو جون ممنونم که به من و پسملی لطف داری و جویای احوالمون هستین الهی بمیرم واسه بیقراری نی نی هامون اینقدر دلم می سوزه وقتی محمد امینم خوابش میاد اما از درد نمیتونه بخوابه و کلافه میشه الهی که ارمینای خاله راحت راحت دندون در بیاره و شما مثل من شاهد عذاب کشیدن نور دیده نباشین الهی آمین خوشگل خاله رو برام ببوسین