محمد امین پسر گلمونمحمد امین پسر گلمون، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره

زندگی یعنی تو

پسملکم و بازم تنهایی و بازم باری بر دوش خاله سارا

عزیزترینم پسمل با نمکم سلام شرمنده هستم گل پسر از این که همیشه تنهات میزارم از این که مجبور میشم از خودم جدات کنم خیلی عذاب وجدان دارم اما چه کنم اولا به خاطر سردی هوا ثانیا ویروس های لعنتی که تو جمع مردم دس به دس میشه میذارمت پیش خاله سارا جون و میرم   دیروز یعنی 5/10/1392 که مصادف بود با چهلمین روز درگذشت مادر بزرگت از صبح به خاله سارا زحمت دادیم تا عصر   ایشالا بزرگ شی مرد شی جبران کنیم براش ایشالا تو عروسیش جبران کنی عزیزم ساعت 3 عصر هم مجبور شدم بیارمت پیش خودم شمام با دلبری هات اونجا دل همه رو بردی فامیل های زن عمو رویا که شما رو واسه اولین بار میدیدند گفتن واقعا شبیه خودمی!!!!!!!!!!! ...
11 دی 1392

محمد امین جان و دندان گیر محبوبش

هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا   بلاخره مامانو به ارزوش رسوندی و دندان گیرت رو بکار بستی بابایی از ماه پیش میگفتن دندون گیر محمد امین رو چرا نمیدی بهش  اما من از ترس اینکه با اونم رفتاری مشابه عروسک هات داشته باشی از این کار اکراه داشتم   اخه شما هر چی رو گیر بیاری محشر کبری بر پا میشه طوری با اسباب بازی هات دعوا میکنی و جیغ و داد و بیداد که من وحشت میکنم نکنه فشارت بره بالا   اما دیروز دل رو به دریا زدم و شمام این کارو کردین   ...
11 دی 1392

اولین یلدای گل پسرم

گل پسرم شب یلدات مبارک امسال شب یلدای مامان و بابا رو بهترین شب یلدا کردی گلم مرسی که هستی خیلی کارا بود که میخواستم برات انجام بدم اما مامانو ببخش که عزادار بودیمو به احترام بابایی ترجیح دادم بزارمش برا سال بعد مامانو ببخش  امشب با برنامه ریزی قبلی قرار بود همه خونه اقا جون جمع بشیم همین طور هم شد اونجا دور هم شام خوردیم  اما جای مامان بزرگت بد جوری خالی بود گوشه گوشه ی خونه بوی اونو میده هر جا رو که نگاه میکنیم یه خاطره میاد جلو چشامون خدا بیامرزدش کاش که بود قبل رفتن خونه بابا بزرگ یه سر رفتیم خونه مامان جون شما حسابی اونجا کیف میکنی از این بغل به اون بغل "یکی یه دونه ای دیگه" اینم یه سری از عکسای دردون...
1 دی 1392

عروسک مامان و یه دنیا دلبری

عزیزترینم پسر قشنگم دنیام با حضور شما رنگ خوشی داره و نور رنگ زیبای خدایی بر سرم دست خدایی تو همه هستی و دنیای منی رنگ خوشبختی و عاشق شدنی تو و من"یعنی ما" تو وضوح رنگ دریا تو درخشش بهاری تو شکوه هستی ما تو ترنم خوش قاصدکایی                                                                    &n...
1 دی 1392

ماجرای چند روز ناتوانی محض مامان

قربونت برم سلام مامانی این چند روزه اینقدر مامان احساس ناتوانی میکرد که حد نداره نمی دونم چه اتفاقی برا شما یا من افتاده بود که شما اعتصاب کرده بودی و اصلا شیر نمی خوردی من داشتم دیونه میشدم هر حقه ای بلد بودم بکار بستم اما شماهمش گریه میردی و سینه ام رو نمی گرفتی  بزور می گرفتم تو بغلمت اما انگار بام قهر بودی نمی دونی این سه روز چه بر من گذشت اما به مرور انگار باز بهم عادت کردی   قول بده هرگز با مامان قهر نکنی بهانه ی زندگیم ...
29 آذر 1392

خاطره اولین قدم گذاشتنت تو این دنیا و خونه هامون

بازم با تاخیر برات میگم عزیزم تو به دنیای من و بابایی پا گذاشتی و مارو غرق شادی کردی اما همش خواب الو بودی و تو خواب هم اصلا به هیچ وجه سینه ام رو نمی گرفتی شاید از صبح تا شب نهایت نیم ساعت سینه ام رو مک زدی اما خبری از شیر نبود بعد از ظهر همه اومدند به دیدنت هر کی میدیدت می گفت چه تپله اما چشات بسته بودو من مشتاق دیدن رنگ چشات خوشگلم روز ساکت بودی اما شب شد و من هنوز شیر نداشتم وشما گرسنه بودی و مدام گریه میکردی و منم  کاری ازم بر نمیومد جز دعا که خدایا نذار بچه ام گرسنه بمونه روزیش رو تو سینه هام جاری کن فردای روز تولدت دکتر اطفال اومد و معاینت کرد و خبر سلامتی کاملت رو به ما داد و گفت زردیت نرماله فقط باید تند تند...
26 آذر 1392

برای تو که مفهوم نفسهام شدی

پسمل مامان سلام عزیزم امروز از این پست میخوام استفاده کنم برای عشق عزیزم برای همسر مهربونم برای بابای نازنینت بگم: همسرم         عزیزتر از جونم همسر نازنینم همه ی زندگیم رو از تو دارم امیدم  آرامشم شادی و دلخوشی  من تو این دنیا یعنی وجود تو  همنفسم  لحظه لحظه های این زندگی رو با عطر نفس تو میخوام  تویی که وجودت سراسر شادی و ارامش رو برام به ارمغان میاره میخوام بدونی تنها عشق زندگیم بودی و شکر که شریک زندگیم شدی تا واپسین دم از عمرم عاشقت میمونم آرزوم اینه تو زندگی غم نبینی و لبای قشنگت همیشه بخنده و سهم شما از این دنیا هم فقط شادی و خوشبختی باشه ...
25 آذر 1392